به نظر شما درمان قطعی اختلال دوقطبی بدون شناخت نحوه برخورد با افراد دوقطبی امکان پذیر است ؟ اختلال دوقطبی زندگی بسیاری را درگیر کرده و عاقبت بیماران دوقطبی سبب شده که این افراد امید خود را از دست بدهند اما این مطالب در مورد بیماری دوقطبی چقدر درست است ؟ آیا بیماران موفق دوقطبی وجود دارند ؟ فواید بیماری دوقطبی چیست ؟ با توجه به این مقاله متوجه میشوید که بیماری دوقطبی چقدر به ژنتیک و چقدر با عادات فردی بستگی دارد و برای درمان دوقطبی چه کار باید کرد اما مهم تر از همه دید خود را در مورد این بیماری عوض میکنید و بار دیگر از خود میپرسید که بیماری دوقطبی چیست؟
افراد دوقطبی دوقطبی افرادی هستند که در بازه های زمانی مختلف در چرخه های روحی بالا که اصطلاحا به آن مانیا گفته میشود و همچنین افسردگی را تجربه میکنند . زمانی که این انتقال از از حالت روحی مانیا به افسردگی در بازه های زمانی به یک چرخه تبدیل شود تشخیص بیماری دوقطبی آسان است . اما ممکن است این اختلال علائم خود را به این وضوح نشان ندهد . علائم ممکن است از چرخهی افسردگی-مانیا تبعیت نکنند. بخشهایی نادر از مانیای خفیف یا هیپومانیا ممکن است بدون تشخیص باقی بماند. افسردگی میتواند بخش های مختلف این بیماری را تحس تاثیر خود قرار دهد همچنین مصرف مواد مخدر میتواند
به شکل کلی جدا از این که بیماری دو قطبی تعریف نسبتا ساده ای دارد در عمل مکن است به راحتی تشخیص داده نشود . به شکل کلی حدود بیست درصد از افرادی که بیماری آن ها تشخیص داده شده ابتدا برای افسردگی به دکتر مراجعه کرده بودند همچنین حدود نیمی از افراد دارای این اختلال برای تشخیص نهایی حد اقل نزد سه متخصص رفته اند . همچنین بیشتر افراد دوقطبی از اختلالات روانی دیگری نیز رنج میبرند که همین موضوع میتواند تشخیص علائم اختلال دوقطبی را دچار چالشهای بیشتری کند.
افراد دوقطبی اغلب دچار تشخیص اشتباه میشوند که تنها مبتلا به افسردگی هستند. در بیماری دوقطبی نوع دوم که علائم مانیا نسبتا خفیفتر است ممکن است پزشک را در تشخیص درست دچار اشتباه کند. با این حال بازهی زمانی سپری شده در دورهی افسردگی درعلائم اختلال دوقطبی نوع دوم خیلی بیشتر از دورهی هیپومانیا میباشد. شاید نسبت بازهی زمانی این دو دوره را ۳۵ به ۱ بتوان تخمین زد.
در اختلال دوقطبی نوع اول نیز زمان سپری شده در دورهی افسردگی باز هم بیش از دورهی مانیا میباشد اما نسبت این دو دوره حدودا ۳ به ۱ است که میتوان گفت نسبت به اختلال نوع دوم عدد بسیار کمتری است. البته این موضوع را هم باید در نظر داشت که دورههای مانیا درعلائم اختلال دوقطبی نوع اول شدیدتر و محسوستر هستند که تشخیص را برای پزشک بسیار راحتتر میکند.
اختلال افسردگی عمده – که اغلب به آن اختلال افسردگی تک قطبی گفته میشود- با اختلال نوع دوم متفاوت است. در افسردگی تک قطبی هیچ یک از فواصل هیپومانیا وجود ندارد در حالیکه در اختلال نوع دوم میان دورههای افسردگی فواصل مانیای خفیف یا هیپومانیا وجود دارد.
هر فردی که برای علائم افسردگی مورد ارزیابی قرار میگیرد بهتر است که علائم مانیا را نیز در او مورد ارزیابی قرار داد تا علائم بیماری دوقطبی دور از چشم نمانند.
سوء مصرف مواد اغلب تشخیص و درمان افراد دوقطبی را پیچیده میکند. در واقع سوء مصرف مواد شریک جرم بیماری دوقطبی به شمار میرود. تحقیقات نشان داده است که حدود ۶۰ درصد افرادی که به علائم دوقطبی را از خود بروز دادهاند دچار سوء مصرف مواد و الکل نیز هستند.
در صورت وجود سوء مصرف مواد در کنار بیماری دوقطبی برای فرد دشوار خواهد بود که علائم خلقی خود را مدیریت کند. علاوه بر این تشخیص علائم اختلال دوقطبی نیز برای روانپزشک دشوار خواهد بود اگر فرد به طور مداوم مصرف مواد داشته باشد و خلقیات او با مصرف مواد نیز تغییر کند.
موادی مانند الکل و کوکائین از جمله موادی هستند که منجر به غیرقابل تشخیص شدن علائم این اختلال میشوند. به عنوان مثال افراد پس از مصرف کوکائین دارای موود بالایی هستند که مشابه مانیاست، پس از از بین رفتن اثرات کوکائین فرد احساس افسردگی میکند. برخی از افراد دوقطبی از مواد مخدر و الکل برای تجربهی حالات تکانشگری و بی پروایی شیدایی استفاده می کنند. برخی افراد نیز ممکن است به اختلال مصرف مواد جداگانهای مبتلا باشند که درمانهای خاص خود را میطلبد.
سوء مصرف مواد ممکن است هر دو دورهی افسردگی و مانیا را مکرر و یا شدید جلوه دهد و اثرات داروهای مصرفی برای درمان افراد دوقطبی را کاهش دهد.
همان طور که قبل تر گفته شد اختلال دو قطبی در دوران نوجوانی و به خصوص اواخر آن بروز پیدا میکند و در دوران بزرگ سالی شدید تر میشود . علائم بیماری دوقطبی باید در سنین نوجوانی شناخته شود تا بتوان از آن جلوگیری کرد. افراد دوقطبی به خصوص نوجوانان مبتلا در خطر جدی خودکشی قرار دارند.متاسفانه اغلب این بیماری در دورهی نوجوانی ناشناخته و درمان نشده باقی میماند. تا حدودی به این دلیل است که اگرچه علائم ممکن است در نوجوانی آغاز شوند اما اغلب معیارهای تشخیص کامل برای اختلال دوقطبی را برآورده نمیکنند. همچنین بسیاری از متخصصان بر این باورند که علائم بیماری دوقطبی در نوجوانان ممکن است درست تشخیص داده نشود چرا که این علائم در سنین نوجوانی میتواند با علائم بلوغ و مثل تغیرات و افزایش انرژی و همچنین الگو های خلقی و الگو های جدید در زمان خاب اشتباه گرفته شود.
علائم بیماری دوقطبی در نوجوانان ممکن است کمی غیرمعمول باشد و چندان از چرخهی افسردگی-مانیا پیروی نکنند. ADHD، اختلالات اضطرابی و سوء مصرف مواد نیز اغلب از مواردی هستند که تصویر اختلال دوقطبی را گنگ می کنند.
نوجوانان مبتلا به بیماری دوقطبی دچار دوره های نا معمول عصبانیت و پرخاشگری هستند . این افراد ممکن است در زمان استراحت نیاز به خاب را حس نکنند و یا خاب کمی دشته باشند . خلق و خوینوجوانان مبتلا به این بیماری مدام تغیر میکند و بسیاری از ویژگی های خود را بسیار بزرگ میبنند و اعتماد به نفس بیش از حدید دارند همچنین به شدت دچار سردر گمی و بی توجهی میشوند و به شکل مکرر دچار غم و اندوه میشوند .
سایر تشخیصهای احتمالی که علاوه بر بیماری دوقطبی باید هنگام ارزیابی درنظر گرفت , عبارتند از : افسردگی تک قطبی، اختلالات اضطرابی، اختلال مصرف مواد، اختلالات بیشفعالی کمبود توجه و یا اختلال شخصیت مرزی که باید آنها را نیز در نظر گرفت تا ارزیابی کامل و جامعی بر روی افراد انجام شود و به تشخیص اشتباه در این باره منجر نشود.